صف آرایی در برا بر ولایت
زهیر گفت ای بندگان خدا فرزندان فاگمه سلام الله علیها رادوست داشتن ویاری کردن اولی تر است از فرزند سمیه(ابن زیاد)،اگر آنهارا یاری نمیکنید شمارا به خدا پناه میدهم از کشتن ایشان ،به خدا سوگند که یزید از شما راضی شود بی کشتن حسین علیه السلام.
پس شمر تیری به جانب او رها کرد و گفت خاموش باش خدا بانگ و غریو تو را فرو نشاند به بسیاری گناه خود مارا ستوه کردی،
و زهیر رحمه الله با شمر گفت مژده باد تو را به رسوایی روز قیامت و عذابی درد ناک.
شمر گفت :خدا تو وصاحبت را پس از ساعتی خواهد کشت.
زهیر کغت:آیا به مرگ مرا میتر سانی!!به خدا قسم که مرگ نزد من از جاویدان بودن باشما بهتر است. آنگاه رو به مردم دیگر کرد وگفت ای بندگان خدا این مرد درشت بد خوی و اشباه وی شما را فریب ندهند؟!!!،به خدا قسم که به شفاعت محمد صلی الله علیه وآله وسلم نمیرسند آنها که خون ذریه و اهل بیت او را بریزند ویاوران ومدافعان حریم آل محمد را بکشند.
منبع:کتاب دمع السجوم/ترجمه کتاب نفس المهموم/ شیخ عباس قمی/صفحه208